مدیریت، مشاوره، بازاریابی، تبلیغات آراد

 یکی از معضلاتی که مدیران با آن مواجه هستند آن است که فروش آنها استمرار ندارد. 
به عبارت ساده تر با تلاش زیاد و صرف هزینه بالا مشتریانی را یافته و سودی از کار آنها دارند، لیکن فروش محصول به آن مشتری استمرار نداشته و یکباره است. 
در اصطلاح فروش به این مشتریان، مشتریان یک بار مصرف گفته می شود. 

در واقع مهم است که مدیر بتواند با درک نیازهای مشتریان خود و نحوه برخورد و آنچه مشتری را جذب می نماید روشهای جذب مشتریانش را اجرا کرده و آنان را برای خود حفظ کند و بتواند فروش بیشتری از یک مشتری داشته باشد. 
مسئله مهم در فروش آنست، اگر فرض کنیم هزینه ای که برای تبلیغات و پیدا کردن مشتری صرف می کنید عدد A باشد و سود آن مشتری از خرید یک بار B باشد مطمئنا باید B از A بزرگتر باشد مگر آنکه به جای یک بار 2 یا 3 و یا بیشتر از اینها خرید نماید. 
متاسفانه فضای تبلیغات کنونی هزینه های بالایی را طلب می کند و در بسیاری از مواقع A از B بیشتر بوده و عملا در یک مقطع زمانی در می یابیم که کارمان نه تنها سود نداشته بلکه متضرر شده ایم. 

حال می توان 3 کار را انجام داد: 
1- هزینه تبلیغات و ... را پایین آورد که در بسیاری از موارد دست ما نیست. 
2- سود کار یا همان B را به ازای یک فروش بالا ببریم که در خیلی از مواقع جواب نمی دهد. 
3- راه دیگر که موثر واقع می گردد آنست که با انجام کارهایی فروش را بیش از یک بار کنیم. به عبارت دیگر سود را از B به 3B ، 2B و بالاتر ببریم. 

شاید انجام کارهایی که مشتری یک بار مصرف به مشتری مستمر تبدیل شود تابع هزینه ای به نام D باشد. اما مطمئنا این D به مراتب از هزینه اولیه که A نام داشت کمتر است. 

برای اطلاعات بیشتر به سایت www.AradMng.ir مراجعه نمائید.

 یکی از مسائلی که باعث افزایش حضور حداکثری است معرفی خود به جامعه است که به آن برند سازی می گویند.

در واقع برند یک نام است که از ما برای جامعه معرفی شده و جامعه ما را به آن نام می شناسد. 

هر چه در صد بیشتری از جامعه ما را بشناسند برند ما معروف تر می باشد و هر چه این شناخت کامل تر باشد برند ما درست معرفی شده است و هر چه ما را به خوبی بشناسند معلوم می شود که برند سازی موفق صورت پذیرفته است، پس صرف اینکه ما را بشناسند برند سازی نیست، مهمتر آنکه ما را چگونه بشناسند. 

عملا برند سازی را می توان از این 3 مقوله بررسی نمود:

1- درصد مردمی که می شناسند. 
2- میزان اطلاعاتی که از ما دارند. 
3- اینکه ما را چگونه می شناسند. ( به بزرگی یا کوچکی، به خوبی یا بدی ) 

در مقوله برند سازی به بررسی این موارد نظر به توان مالی مدیران مجموعه ها و نیروهای اجرایی آنان پرداخته می شود. 

 روشهای فروش را می توان از منظرهای مختلفی بررسی کرد که گاه به دلیل عدم دسته بندی مناسب، گستردگی مسئله به حدی می رسد که عنان کار از اختیار خارج می شود. 

برای آنکه بتوانیم مدیریت مناسبی بر فروش داشته باشیم ابتدا روشهای فروش را به دو دسته تقسیم می کنیم. 

1- روشی که مردم به سمت ما بیایند:

این روش غالبا از طریق تبلیغات صورت می گیرد و به جای آنکه فرد خاصی مورد بازاریابی قرار بگیرد جامعه ای مورد بازاریابی قرار می گیرند تا بخشی از آنان به سمت ما بیایند. اگر کمی از جامعه شناسی مسلط باشید می توانید درصد بیشتری از مردم را به مست خود جذب کنید و سپس خدمات و محصولات خود را ارائه کرده و آنان را به مشتریان خود بدل کنید. 

2- روشی که ما به سمت مردم برویم:

 شاید اگر این کلمه را ( راز ماندگاری ) دراینترنت جستجو نمایید هیچ وقت با سایت ما مواجه نشوید. 

آن قدر این مسئله در فضای اقتصادی امروز مهم است که هر کس این راز را بداند ثروتمندترین فرد دنیاست. 
بدون شک راز ماندگاری امروزی مشابه اکسیر جوانی یا اکسیر زندگانی در دوران پیشین است. 
آن وقتها مردم در پی آن بودند که به دارویی برسند که نمیرند و خیلی ها در پی این ماده دوان شدند. 

مردم امروزی درک کردند هر که پی آن معجون رفته نهایت مرده و چیزی از او نمانده، حال همه بر آن تلاش دارند که اگر مردند نام آنان بماند و یا لااقل تا زمانی که هستند از عرصه ی اقتصاد محو نگردند. 
مسائل بسیار زیادی در ماندگاری موثرند. در بخشهای دیگری به اصولی که باعث ماندن می شود می پردازیم. 

از ما یک حرف را به عنوان راز ماندگاری به خاطر بسپارید: 
" قبل از آنکه در پی دانستن رازها، حرفها و نکات ارزشمند باشید ابتدا به رازهایی که قبلا به گوشتان رسیده عمل کنید. "